سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر


اما از پلاک خبری نبود.
حدود شش ماه بود توی معراج


روی کفنش نوشته بودیم: «شهید گمنام».
بارها شد می خواستم بفرستمش تهران برای تشییع؛
اما دلم نمی‌آمد.


توی دلم یکی می‌گفت
دست نگه‌دار تا موقعش برسد.
 به خودم گفتم:

همتی، مکانیک تفحص وقتی دنبال یک آچار می گرده،
صلوات می فرسته؛

چرا من با ذکر صلوات دنبال پلاک این شهید نگردم؟
همین‌کار را کردم و دوباره سراغ پیکر رفتم،
کفنش را باز کردم، توی جمجمه شهید
یک تکه کلوخ بود.
درآوردم، دیدم پلاک شهید توی کلوخ است !

راوی: محمد احمدیان